top of page
Image: AP Photo/Rodrigo Abd
افغانستان جغرافیای خشونت علیه زنان
تازهترین مطالب
November 26, 2024
آریان رایا
«پدرم مرا بخاطر سیر کردن شکماش فروخت». «سوزش 100 درهای که طالبان در پیش چشم مردم عام بر کمرم زدند، در مغز، ذهن و استخوانهایم حک شده». «پدرم از طالب ها ظالم تر است، مریض هستم، قالین می بافم تا با پولش به داکتر بروم، اما پدرم می گوید که دختر چرا به داکتر برود؟». اینها نقل قول های دختران و زنانی افغانستان است که زندگی رقت بارشان را در زیر سایه تفنگ و نظام اسلامی خوانده طالبان تجربه می کنند.
25 نوامبر، روز جهانی محو خشونت علیه زنان است؛ اما در افغانستان، خشونت با تمام معنا در هر بخشی از زندگی زنان ریشه دوانده، با لحظهلحظه ای از زندگی آنان گره خورده، بهگونه ای که پدیده خشونت در این کشور به بخشی جدا ناپذیری از زندگی زنان و دختران تبدیل شده است.
ستاره، دختر 15 ساله هراتی که خیال خلبان شدن را در سر داشت و به امید اینکه روزی بتواند با بال طیاره نظامی از اوج فضا، افغانستان را نظارهگر باشد، کتاب هایش را هر صبح زیر بغل می گرفت و به مکتب اش می رفت، اما اکنون، با صدای گرفته، گلوی پراز بغض و تنی که از شدت درد و رنج می لرزد، میگوید با رویکار آمدن طالبان و ممنوعیت بر آموزش دختران، نه تنها به این آرزویش نرسیده، بلکه در کودکی مادر شدن، طلاق، بیوه ماندن و نانآور خانه بودن را تجربه کرده است.
وی همانطوری که تار های نخ پشمی سیاهرنگ چون روزگارش را دست دارد تا در گوشهای از گل قالین اش ببافد، دشواریهای زندگیاش را اینگونه روایت می کند: «ساز روزگار با ساز ما نرقصید، من صنف هفتم مکتب بودم، وقتی طالبان برای ما مکتب رفتن را حرام اعلام کرد، من مثل هزاران خواهر دیگر خود خانه نشین شدم، پدرم گفت باید با بچه مامای خود ازدواج کنی، من قبول نمی کردم، اما به زور من را مجبور کرد که ازدواج کنم، واقعاً پدرم من را برای سیرکردن شکم اش فروخت، هفت ما از عروسی من گذشت، من را طلاق داد.»
اشک و گریه، ستاره را بیش از این امان نمی دهد، وی همان طوری که گوشهای از چادرش را با دست راستش گرفته و اشکهایش را پاک میکند، می گوید: «طالبان که بر من رحم نکردند، مردم بود، اما چرا پدرم که من تکه ای از وجود او بودم با من این کار را کرد، فعلا نه پدرم نان و مصارف من و طفلکم را می دهد و نه هم کسی دیگری را دارم، از طلاق و عروسی من دو و نیم سال می گذرد.»
ستارهای که در میان دهها دختر دیگر چون ستاره می درخشید و از صنف اول تا هفتم، اول نمره صنف اش بود، اکنون غم نداشتن سرپرست توام با مسئولیت طفل هشتماههاش را بر دوش می کشد.
هرچند افغانستان در سالیان ممتادی جغرافیایی خشونت برای دختران و زنان بوده است، اما با بازگشت گروه طالبان به قدرت بار دیگر زندگی برای میلیونها زن و دختر در افغانستان به زندگی در جنهم تبدیل شده است.
با گذشت بیش از سه سال از حاکمیت تکجنسیتی طالبان و وضع محدودیت بر کار، فعالیت، تحصیل و آموزش زنان و دختران، این گروه سیاست رسمی و سیستماتیک زنستیزی شان را روی دست گرفته است.
آیله محمدی، دختر 16 ساله و باشنده ولایت دایکندی است که با گذشت دو سال از واقعیت تلخ شلاق خوردنش در محضر عام، تاهنوز شبها را با کابوس زندان و شلاق طالبان بهسر میرساند.
وی می گوید که به جرم رفتن بازار دایکندی همرای بچهکاکایش، ازسوی طالبان بازداشت، زندانی و در محضر عام شلاق زده شده است «پدرم به ایران است، من هم کسی دیگری را نداشتم، با بچه کاکای خود رفتم بازار تا لوازم خانه را خریداری کنم، اما نیروهای امارت اسلامی من را بازداشت کرد، به جرم این که من با نامحرم بیرون شدم، برایم گفت این دوست پسرت است، ما را دو ماه زندانی کردن و هر روز با کیبل و شلاق لت می کردند»
آیله با چشم های اشکبار به سخنان اش ادامه داده و می افزاید «دست های من را با ولچک بسته می کرد، در یک زندان زیر زمینی بودم، بعد از دو ماه من را بردند در محضر عام پیش چشم تمام مردم 100 دره به جرم زنا زدند، سوزش 100 دره ای که طالبان در پیش چشم مردم عام به کمرم زدند در مغز، ذهن و استخوان هایم حک شده و هیچ وقت فراموشم نمی شود که ناحق آبروی من را بردند.»
عایشه، دیگر دختر بازمانده از آموزش و مبتلا به مشکل افسردگی است که برای پیدا کردن هزینه تداوی اش به یک کارگاه قالینبافی پناه برده است، اما وی می گوید که نهتنها با ظلم که ازسوی طالبان بر زنان و دختران وضع شده روبرو است، بلکه ظلم و ستم پدرش از ظلم طالبان کم نیست.
«سال پیش برای آخرین بار به مکتب رفتم، چون صنف ششم ما تمام شد، طالبان گفت باید به مکتب نرویم، من خانهنشین شدم و افسردگی گرفتم، دست خودم نیست همیشه گریه می کنم، مریض هستم بخاطر تداوی خود قالین بافی آمدم، اما پدرم دو هزار افغانی که در طول یک ماه کار می کنم از من می گیرد، پدرم از طالب ها ظالم تر است، مریض هستم، قالین می بافم تا با پولش به داکتر بروم، اما پدرم می گوید دختر چرا به داکتر برود؟»
دختران و زنان در حالی روایت های تلخ و ناگورای از خشونتهای طالبان و خشونتهای خانوادگی شان دارند، که در سال جاری، به مناسبت روز جهانی محو خشونت علیه زنان و دختران، نهادهای مختلف داخلی و بین المللی، از جمله نمایندگی سیاسی سازمان ملل متحد در افغانستان (یوناما)، وزارت خارجه بلجیم، سازمان عفو بینالملل، کانون مطالعات و پژوهشهای حقوقی افغانستان و جنبشهای اعتراضی، در بیانیههای خود بار دیگر خواستار پایان دادن به خشونت علیه زنان و دختران در افغانستان شدند.
گزارش های خبری
01:23
01:58
00:53
01:47
03:28
01:16
00:42
01:17
ما را دنبال کنید
bottom of page