زخمهای باز مهاجرت؛ پاکستان میراند، جهان تماشا میکند
- Tamim Attaiy
- Apr 19
- 3 min read

بحران انسانی در سایه اخراج اجباری پناهجویان افغانستان از پاکستان
مهاجرت، در نگاه نخست، شاید تنها جابهجایی از سرزمینی به سرزمین دیگر باشد؛ اما برای زن افغان، مهاجرت اغلب به معنای گریز از مرگ، فرار از سایهی شلاق، رهایی از زندان جهل و تلاش برای زنده ماندن با کرامت انسانیست. زن افغان، در دهههای اخیر، نماد مقاومت در برابر استبداد بوده؛ او زیر برقع خاموش نشده، در صنفهای مخفی تدریس کرده، با قلم و دوربین جنگیده و برای صدایی که همیشه خواستهاند خفهاش کنند، جنگیده است.
با بازگشت طالبان به قدرت در تابستان 1400، تمام دستاوردهای زنان افغان فرو ریخت. هزاران زن که در دستگاه دولت، رسانهها، ارتش و نهادهای مدنی فعالیت داشتند، یکشبه به هدف سرکوب و حذف بدل شدند. تهدید، تعقیب، بازداشت و در مواردی قتل، بخشی از بهایی بود که زنان برای استقلال و روشنی پرداختند. برای بسیاری از آنها، تنها راه بقا، ترک وطن بود؛ اما مهاجرت نیز پایانی بر رنجها نبود، بلکه آغاز تبعیدی بیانتها شد، پر از بلاتکلیفی، ترس و بیپناهی.
امروز، در کوچهها و کمپهای پاکستان، صدای زنانی شنیده میشود که زمانی ستون فکری و اجتماعی افغانستان بودند. زنانی که حالا بیهویت، بدون مدرک، بدون حمایت، و در آستانهی اخراج اجباریاند. قصهی آنها، قصهی تبعیض مضاعف است؛ هم به عنوان مهاجر، هم به عنوان زن، و هم به عنوان صدایی که قدرتها نمیخواهند شنیده شود.
اخراج اجباری؛ سیاستی بیرحم در برابر پناهجویان
در اکتبر 2023، دولت پاکستان سیاست جدیدی را به اجرا گذاشت که بر اساس آن، تمامی اتباع خارجی فاقد مدرک اقامت باید خاک این کشور را ترک کنند. این تصمیم، بدون توجه به وضعیت حقوقی و امنیتی مهاجران افغان، موجی از نگرانی در میان جامعهی مهاجران به راه انداخت. زنان فعال سابق، که از سوی طالبان تهدید میشوند، اکنون از سوی کشور میزبان نیز احساس ناامنی میکنند.
طبق دادههای منتشرشده توسط وزارت کشور پاکستان، تا پایان سال 2024، بیش از 500 هزار مهاجر افغان، بدون در نظر گرفتن وضعیت انسانی، از پاکستان اخراج شدهاند. این در حالیست که نهادهای حقوق بشری از جمله عفو بینالملل هشدار دادهاند که بازگرداندن اجباری مهاجران، بهویژه زنان فعال، میتواند به شکنجه، بازداشت، یا حتی مرگ آنان منجر شود.
سیاستهای مهاجرتی آمریکا؛ امیدی که به یأس بدل شد
در جنوری 2025، دولت دونالد ترامپ برنامههای پذیرش پناهجویان افغان را به مدت سه ماه به حالت تعلیق درآورد. این تصمیم، روند انتقال بیش از 20 هزار افغان را که در انتظار اسکان مجدد در آمریکا بودند، متوقف کرد. بسیاری از این افراد، زنانی بودند که به دلیل همکاری با نهادهای آمریکایی، رسانهها، گروههای امدادی یا سازمانهای حقوق بشری، در معرض خطر قرار داشتند.
در اپریل 2025، دولت ترامپ وضعیت حفاظت موقت (TPS) را برای حدود 14,600 افغان و 7,900 کامرونی ساکن آمریکا لغو کرد. این اقدام، به معنای پایان حمایتهای موقتی از این افراد و افزایش خطر اخراج آنان از آمریکا بود.
روایتهای زنان؛ از امید به ناامیدی
نوریه سکندری، کارمند سابق بخش حقوق بشر در ریاست امنیت ملی افغانستان، پس از سقوط کابل به پاکستان گریخت. او میگوید: “پروندهام در برنامه P2 ثبت شده بود. سفارت آمریکا در اسلامآباد به من گفت باید صبر کنم. حالا دو سال گذشته، و با آمدن دولت ترامپ، هیچ پاسخی دیگر نیامد. ما را از فهرست انسانها حذف کردهاند.”
سمیرا ابراهیمی، خبرنگار سابق یکی از رسانههای معتبر کابل که اکنون عضو فدراسیون خبرنگاران افغان در تبعید و مقیم پاکستان است و فعلاً در راولپندی زندگی میکند، میگوید: “زمانی که خبرگزاریام را طالبان بستند، شبانه از افغانستان گریختم. در پاکستان امیدوار بودم صدایم خاموش نشود. اما امروز، حتی در اینجا هم احساس تعقیب میکنم.”
ملیحه، افسر پیشین اردوی ملی، روایت زخم و شجاعت است. او پس از سقوط کابل، به تنهایی از مسیر قاچاق وارد پاکستان شد. با بدنی زخمی و روحی آشفته، اکنون در کمپ پناهجویان در نزدیکی اسلامآباد زندگی میکند. او میگوید: “سلاحم را کنار گذاشتم تا جانم را نجات دهم، اما اینجا هم امنیت ندارم… من یک زنم، یک نظامی سابقم، و یک بیتاب وطنم.”
واکنشهای جهانی؛ سکوت یا ناتوانی؟
با وجود هشدارهای مکرر نهادهای بینالمللی، دولت پاکستان به اخراج مهاجران ادامه داده است. سازمان دیدهبان حقوق بشر در گزارشی گفته است: “اخراج اجباری پناهجویانی که در صورت بازگشت به افغانستان در معرض تهدید قرار دارند، ناقض کنوانسیون 1951 پناهندگان است.”
اما بهرغم این هشدارها، کشورهای غربی نیز در برابر این بحران سکوت پیشه کردهاند. سیاستهای مهاجرتی سختگیرانهی آمریکا در سال 2024 نیز موجب کاهش چشمگیر پذیرش پروندههای زنان افغان شده است. طبق آمارهای اخیر اداره مهاجرت آمریکا، تنها 8 درصد درخواستهای پناهندگی زنان افغانِ فعال در جمهوری، پذیرفته شدهاند.
پایان نامعلوم، آینده نامطمئن
آینده این زنان در هالهای از ابهام است. جهان، که زمانی برای حقوق زنان افغان سرود برابری سر میداد، اکنون در تماشای رنج آنها، بهنظر، یا ناتوان است یا بیاعتنا.
این گزارش، پژواکی است از صدای خاموششدهی زنانی که میان فرار و فراموشی، امیدی کمرنگ به عدالت دارند. زخمهای مهاجرت، نه التیام یافته و نه به رسمیت شناخته شده؛ پاکستان اخراج میکند و جهان، هنوز، تماشاگر است.