آرزوهای کشته شده در جنین
- Ariahn Raya
- Dec 14, 2024
- 5 min read

"قرص خوردم که بمیرم تا از دست طالبان برای دایم خلاص شوم، ولی از بدشانسی زنده ماندم..."، "حتی مرگ با من یاری نکرد، چه برسد به روزگار..."، "به کجا بروم، تا نام و نشانی از دختر بودنم نماند، باور کنید از این ظلم طالبان خسته شدم...."، "فقط می خواستم قابله شوم، اما تحصیل من دوباره جوانمرگ شد..." این نقلقولهای مستقیم از دخترانی است که میگویند بهدلیل منع تحصیل در انستیتوتهای طبی ازسوی طالبان، دست به خودکشی زدهاند.
زمانی که طالبان طی مکتوب رسمی، فرمان بسته شدن دروازههای دانشگاه های خصوصی و دولتی بهروی دختران را به تاریخ 29 قوس سال 1401 هجری خورشیدی صادر کرد، شقایق 23 ساله در سمستر ششم دانشکده ژورنالیزم دانشگاه هرات، درس میخواند، اما با این ممنوعیت نهتنها خانه نشین، بلکه با مشکلات افسردگی و روحی نیز مواجه گردید بود. تا این که خانواده اش بار دیگر بذر امید را در دل شقایق کاشت و وی را در رشته قابلگی، یکی از انستیتوت های صحی هرات ثبت نام نمود.
اما اکنون غبار غم امید از دست رفته در چهره شقایق موج میزند و وی با صدای گریه آلود میگوید: "فقط آروزی من خدمت کردن به مردم بود، خواستم خبرنگار شوم، که طالبان نگذاشت، خانواده ام خواست داکتر شوم، باز هم اجازه این فرصت را از من گرفت."
قابله شدن، یگانه راه باز مانده برای ادامه تحصیل به شقایق و خانوادهاش بود، اما این آرزوی وی نه تنها به ثمر نرسید، بلکه به گفته او آرزوی هایش برای دومین بار در دوره جنین کشته شد. زمانی که طالبان فرمان منع تحصیل دختران در انستیتوتهای طبی را در ماه قوس سال 1403 صادر کرد، هنوز سمستر درسی دوم شقایق پایان نیافته بود. شقایق میگوید با شنیدن خبر ممنوعیت تحصیل فشار روحی وی را وادار کرد تا دست به خودکشی بزند، اما با کمک مادرش از دام مرگ نجات یافته است.
وی با دلشکستگی و ناآرامی اینگونه میگوید: "وقتی خواستم به صنف خود بروم، دم دروازه که رسیدم یک طالب با تفنگ خود به سمت ما اشاره کرد، گفت اجازه نیست به پوهنتون بروید، درس به شما بند است، گریه کردم و به خانه آمدم، داخل خانه چهار بسته قرص پیدا کردم، قرص خوردم که بمیرم تا از دست طالبان برای دایم خلاص شوم، ولی از بدشانسی زنده ماندم، وقتی قرص خوردم، مادرم متوجه شد و من را زود به شفاخانه کلان هرات برد."
مرسل یک تن دیگر از دخترانی است که پس از فرمان ممنوعیت طالبان بر دانشگاهها، تغییر رشته داده و در یکی از انستیتوت های طبی هرات ثبت نام کردهبود، اما با بسته شدن دروازه های انستیتوتهای طبی بهروی دختران، برای دومین بار خانهنشین و از ادامه تحصیل محروم مانده است.
مرسل که در سمستر پایانی فارمسی درس میخواند، چنین میگوید: "طالب دشمن دختر است، وقتی به خانه آمدم خیلی ناامید بودم، سم خوردم که بمیرم، بیهوش شده بودم، خانواده ام من را به شفاخانه برده بود، از چه بگویم، حتی مرگ با من یاری نکرد، چه برسد به روزگار که با من یاری کند از زندگی خسته شدم."
ناجیه، خواهر این دختر بازمانده از تحصیل میگوید که پس از بسته شدن دروازه تحصیل به روی مرسل، وی برای دومین بار دچار آسیب روحی شده و گوشه نشینی را اختیار کرده است.
قلب های شکسته و رویا های فروریخته
پس از آنکه طالبان برای دومین بار در افغانستان بر اریکه قدرت تکیه زدند، نخست آموزش برای دختران بالاتر از صنف ششم در مکتب ها را ممنوع اعلام کردند، با گذشت یک سال از این ممنوعیت، دروازه های دانشگاهها را به روی دختران بستند و در نهایت روز سه شنبه 13 قوس 1403 آخرین راه بازمانده تحصیل برای دختران را نیز ممنوع اعلام کردند.
اما دختران بازمانده از تحصیل میگویند که با ممنوعیت های سخت گیرانه طالبان تمام رویا های شان فروریخته و امیدی به ادامه تحصیل و زندگی در افغانستان ندارند.
خاطره که در آخرین سمستر رشته قابلگی یکی از انستیتوت های طبی شهر هرات درس میخواند، میگوید اگر طالبان مانع تحصیل اش نمی شد، تا چند ماه دیگر سند فراغت به دست می آورد.
خاطره که با همهای محدودیتهای طالبان از تغییر رشته تحصیلی تا پوشش اجباری کنار آمدهبود، با چشمان اشکبار میگوید: "خودت بگو به کجا بروم، تا نام و نشانی از دختر بودنم نماند، باور کنید از این ظلم طالبان خسته شدم، طالبان از دشمنی خود با زنان و دختران دست بر نمی دارند، می خواستم قابله شوم، اما نگذاشت، آیا طالب خودش خانم خود را به نزد داکتر مرد می برد؟"
خاطره که در امواج از ناامیدی غرق است، با عجز و التماس از طالبان میخواهد تا دوباره دروازه های انستیتوت های طبی را به روی دختران بازگشایی کنند.
حبیبه یکی دیگر از دانشجویان انستیتوت های طبی در ولایت هرات میگوید آرزو داشت تا در دور ترین نقطه این ولایت برود و درد زنان در مناطق محروم از خدمات صحی را درمان کند، اما اکنون خود نیازمند التیام است.
حبیبه که از شدت نگرانی و ناراحتی دچار اضطراب و استرس شده است، چنین میگوید: "فقط می خواستم قابله شوم، اما تحصیل من دوباره جوانمرگ شد، هدف من این بود که به دور ترین منطقه هرات بروم و به زنان کمک کنم، ولی طالبان اجازه نداد که درسم خلاص شود."
مرگ در کمین مادران و نوزادان، در پی تصمیم طالبان
با منع تحصیل برای دختران در انستیتوتهای طبی شماری زیادی از نهادهای بینالمللی این تصمیم طالبان خلاف قوانین حقوق بشری دانسته و گفتهاند که با نبود داکتران زن در افغانستان آمار مرگ و میر مادران و نوازدان در آینده نه چندان دور افزایش چشم گیری خواهد یافت.
اتحادیه اروپا تصمیم طالبان را "نقض وحشتناک حقوق اساسی بشر و حمله غیر قابل توجیه بر حق دسترسی زنان به آموزش" دانسته است.
این اتحادیه پیامد های تصمیم طالبان مبنی بر منع تحصیل دختران در انستیتوت های طبی را "تعمیق بحران انسانی" در افغانستان خوانده و از طالبان خواستار بازگشایی دروازههای تحصیل و آموزش به روی دختران شده است.
استفان دوجاریک، سخنگوی دبیرکل سازمان ملل متحد نیز از این تصمیم طالبان ابراز نگرانی کرده و گفتهاست که ممنوعیت تحصیل برای دختران در انستیتوت های صحی تاثیر مخربی بر سیستم صحی افغانستان برجای خواهد گذاشت.
این نگرانیها در حالی ابراز می شود بر اساس معلومات ارائه شده ازسوی صندوق جمعیت سازمان ملل متحد، از هر 100 هزار ولادت در افغانستان، 638 مورد آن به دلیل نبود امکانات و داکتران باعث مرگ مادران و نوازدان می شود. که این بلند ترین آمار مرگ و میر مادران و نوزادان را در آسیا نشان می دهد.
گفتنی است که طالبان نه تنها برای دختران اجازه تحصیل در انستیتوت های طبی را ممنوع کرده اند، بلکه برای زنان و دخترانی که در رشته های طبی تحصیل کرده اند، اجازه اشتراک در آزمون "اگزیت" را نیز نمی دهند.