طالبان؛ دو جناح یا یک حقیقت واحد؟
- Zan News

- Apr 9
- 2 min read
Updated: 2 days ago

پس از بازگشت طالبان به قدرت در 15 اگست 2021، روایتهای گوناگونی دربارهی این گروه شکل گرفته است. یکی از پررنگترین روایتها، تقسیم طالبان به دو جناح متضاد است:
حلقهی قندهار به رهبری هبتالله آخندزاده، که بهعنوان تندرو و ایدیولوژیک شناخته میشود؛
شبکهی حقانی در کابل، که برخی آن را «عملگرا» و «واقعبین» معرفی میکنند.
برخی تصور میکنند که ظهور عملگرایی در بخشی از طالبان میتواند رفتار و سیاستهای این گروه را دستخوش تحول بنیادین سازد. چنین تصویرسازی در منطقه، زمینهی تمایل شماری از کشورها برای تعامل با حلقهی قندهار را فراهم کرده است؛ از جمله واگذاری سفارت افغانستان به طالبان در تهران و پکن و بهرسمیت شناخت شدن از سوی مسکو. اما پرسش کلیدی همچنان پابرجاست: آیا طالبان واقعاً میتوانند ایدیولوژی تندروانهی خود را کنار بگذارند؟
عملگرایی یا تاکتیک بقا؟
شواهد نشان میدهد آنچه «عملگرایی» طالبان نامیده میشود، بیش از آنکه نشانی از تحول راهبردی باشد، یک تاکتیک برای بقا و مشروعیتسازی کاذب است. طالبان در توافقنامهی دوحه با آمریکا وعده دادند روابط خود با گروههای تروریستی را قطع کنند، اما در عمل:
رهبر القاعده ایمنالظواهری در سال 2022 در قلب کابل کشته شد؛
گروههای تروریستی منطقهای مانند تحریک طالبان پاکستان (TTP) همچنان از حمایت و پناه طالبان برخوردارند.
این نمونهها نشان میدهد که «نرمش» طالبان بیشتر ابزاری برای خرید زمان و گرفتن امتیاز است تا یک تغییر واقعی در باورهای ایدیولوژیک.
حذف زنان؛ خط قرمز مشترک
اگر طالبان بهراستی عملگرا بودند، باید در سیاستهای مربوط به زنان انعطاف نشان میدادند. اما تصمیمهای این گروه خلاف آن را ثابت میکند:
از سپتامبر 2021 مکاتب دخترانه بالاتر از صنف ششم بسته شد؛
در دسامبر 2022 تحصیل زنان در دانشگاهها ممنوع شد؛
کار زنان در ادارات دولتی و بسیاری نهادهای غیردولتی محدود یا ممنوع گردید.
این سیاستها بیانگر آن است که حذف زنان از عرصهی عمومی، خط قرمز غیرقابل مذاکرهی طالبان است؛ چه در قندهار و چه در کابل.
چهرهی دوگانه در روابط خارجی
طالبان کوشیدهاند در صحنهی بینالمللی چهرهای دوگانه نشان دهند:
شبکهی حقانی در کابل با دیپلماتها دیدار و از همکاری در مبارزه با داعش و توسعهی تجارت سخن میگوید؛
در قندهار، رهبر طالبان و اطرافیانش همچنان بر امارت مطلقه، اجرای سختگیرانهی شریعت، و رد هرگونه حق شهروندی یا آزادی بیان تأکید میکنند.
این دوگانگی باعث سردرگمی برخی کشورها شده است، اما واقعیت آن است که هیچ تفاوت ماهوی میان دو جناح وجود ندارد؛ هر دو بر همان اصول قوممحور، تروریست پرور و زنستیز استوارند.
مبارزه با داعش؛ نمایش تبلیغاتی
طالبان بارها عملیات علیه داعش را برجسته کردهاند تا خود را شریک قابل اعتماد در مبارزه با تروریسم معرفی کنند. با این حال، حملات مرگبار داعش در کابل، مزار شریف و دیگر ولایات نشان میدهد که این تهدید همچنان پابرجاست. در عین حال، طالبان از نام داعش گاهی برای تصفیهی رقبای داخلی یا سرکوب جامعهی هزاره بهره بردهاند. این نشان میدهد که «مبارزه با داعش» نیز بیشتر یک نمایش رسانهای است تا سیاست امنیتی واقعی.
جمعبندی
طالبان چه در کابل و چه در قندهار، در ماهیت ایدیولوژیک خود تغییر نکردهاند. زنستیزی، سرکوب آزادیها، قوممحوری و پیوند با تروریسم فراملی، همچنان عناصر اصلی سیاست این گروهاند.
آنچه «عملگرایی» خوانده میشود، تنها نقاب فریبندهای برای کسب مشروعیت بینالمللی و حفظ قدرت است. جامعهی جهانی اگر بر این فریب چشم ببندد، بهای آن را مردم افغانستان—بهویژه زنان—خواهند پرداخت. نویسنده: نیلوفر نایبی، خبرنگار



