
نتایج جستجو
530 results found with an empty search
- طالبان به مراکز صحی دستور دادند زنان بدون محرم را تداوی نکنند
Photo: Getty Images/BBC هیأت معاونت سازمان ملل متحد در افغانستان (یوناما) در تازهترین گزارش خود گفته است که طالبان به مراکز صحی دستور دادهاند تا زنان بدون محرم را تداوی نکنند. یوناما روز سهشنبه (28 اکتبر) گزارش سهماهه خود دربارهی وضعیت حقوق بشر در افغانستان را منتشر کرده است. براساس این گزارش، محتسبین امر به معروف و نهی از منکر طالبان از مراکز درمانی در سراسر کشور همواره بازدید میکنند تا بررسی کنند که آیا «تفکیک جنسیتی، رعایت حجاب و حضور محرم» برای بیماران زن و کارمندان صحی زن رعایت میشود یا نه. به گفتهی یوناما، طالبان در ولایتهای ارزگان، کندهار و پکتیکا به مراکز صحی و شفاخانهها دستور دادهاند که از تداوی زنان بدون محرم خودداری کنند. در کندهار، مقامات ریاست امر به معروف طالبان از ریاست صحت عامه خواستهاند تا به تمام مراکز صحی دستور دهند که کارمندان زن تنها در صورتی اجازه کار دارند که با محرم به محل کار بیایند و محرم در تمام ساعات کاری در کنارشان بماند. همچنین مأموران امر به معروف طالبان در کندهار به کلینیکهای دندانپزشکی هشدار دادهاند که داکتران مرد حق تداوی بیماران زن را ندارند و اگر میخواهند خدمات برای زنان ارائه کنند، باید داکتران زن استخدام نمایند؛ در حالیکه طالبان زنان را از تحصیل در رشتههای طبی و دندانپزشکی منع کردهاند.
- طالبان در سهماه گذشته بیش از 240 نفر را در ملأ عام شلاق زدهاند
Social Media هیأت معاونت سازمان ملل متحد در افغانستان (یوناما) در تازهترین گزارش سهماهه خود درباره وضعیت حقوق بشر گفته است که در سه ماه گذشته بیش از 240 تن از سوی طالبان به اتهامات مختلف در ملأ عام شلاق زده شدهاند. براساس این گزارش که روز سهشنبه (28 اکتبر) منتشر شد، از اول جولای تا پایان سپتامبر سال جاری میلادی، دستکم 242 نفر، از جمله 48 زن و دو دختر نوجوان، در ملأ عام شلاق خوردهاند. یوناما گفته است که محکمههای طالبان این افراد را به اتهامهایی چون «فرار از منزل»، «ارتباط تیلفونی با نامحرم»، «سرقت»، «زنا» و «قتل» محکوم کردهاند. در بخشی دیگر از گزارش آمده است که در ماه آگست، در شهر هرات، پولیس طالبان جسد مردی را که به قتل رسانده بودند، در ساحه دروازه کندهار در ملأ عام به نمایش گذاشت. به گفتهی یوناما، جسد این فرد ابتدا با موتر رنجر در سطح شهر گردانده شد و سپس از لوله یک تانک قدیمی آویزان گردید و تاکنون انگیزه و دلیل این قتل مشخص نیست. این در حالی است که از زمان بازگشت طالبان به قدرت در سال 2021، این گروه بهطور سیستماتیک از مجازاتهای بدنی، از جمله شلاق، به عنوان ابزاری برای ایجاد ترس و سرکوب استفاده کرده است. سازمان ملل این مجازاتها را مصداق نقض فاحش حقوق بشر دانسته و خواستار توقف فوری این اقدامات از سوی طالبان شدهاند.
- دولت هالند قصد دارد دو زن افغان را به افغانستان اخراج کند
Source: igamingexpress.com بر اساس گزارش رسانههای هالندی، اداره مهاجرت و تابعیت هالند (IND) درخواست پناهندگی دو زن افغان را رد کرده و گفته است که آنان میتوانند در شرایط تحت حاکمیت طالبان زندگی کنند. یکی از این زنان 79 ساله است. محکمه لاهه در ماه آگست حکم اخراج او را رد کرده بود، اما اداره مهاجرت همچنان بر تصمیم خود پافشاری کرده و پروندهاش اکنون در مرحله تجدیدنظر قرار دارد. زن دوم، 59 ساله، در حال حاضر در هالند کار میکند و از نظر اجتماعی فعال است، اما مقامات هالندی گفتهاند که او با تهدید مشخصی روبهرو نیست. اداره مهاجرت هالند درباره یکی از این زنان گفته است: «پیش از ترک افغانستان بیشتر در خانه میمانده، پس حالا هم میتواند در افغانستان زندگی کند.» این تصمیم در حالی اتخاذ شده که دولت هالند سال گذشته، همراه با آلمان، کانادا و اتریش، شکایتی رسمی را علیه طالبان به دیوان بینالمللی دادگستری در لاهه ارائه کرد و سیاستهای این گروه علیه زنان را «نقض آشکار حقوق بشر» خواند. این کشور انزوای تحمیلشده بر زنان و دختران افغان «دلخراش» توصیف کرده بود. مدافعان حقوق بشر این تصمیم دولت هالند را بهشدت متناقض با مواضع رسمی این کشور میدانند. به گفته آنان، بازگرداندن زنان افغان در شرایطی که آموزش، کار، سفر و حتی درمان برای زنان در افغانستان ممنوع شده، نقض اصل بنیادین «عدم بازگرداندن به خطر» در حقوق بینالملل است.
- طالبان در سه ماه گذشته بیش از 50 زن و دختر را در کابل به اتهام «عدم رعایت حجاب» بازداشت کردهاند
Photo: AFP هیأت معاونت سازمان ملل متحد در افغانستان (یوناما) در تازهترین گزارش سهماههی خود گفته است که وزارت امر به معروف و نهی از منکر طالبان در ماههای اخیر دامنهی اجرای فرامین محدودکنندهی خود را بهگونهای بیسابقه گسترش داده است؛ اقدامی که زندگی روزمرهی زنان و دختران افغان را بهشدت تحت تأثیر قرار داده است. براساس این گزارش که روز سهشنبه (28 اکتبر) منتشر شد، مأموران این وزارت در کابل و هرات کارزارهایی برای وادار کردن زنان به رعایت «حجاب اجباری» راهاندازی کرده و از تهدید، بازداشت و فشارهای خودسرانه برای تحمیل آن استفاده کردهاند. یوناما میگوید در فاصلهی 16 تا 19 جولای، بیش از 60 زن و دختر در کابل به اتهام «نقض فرمان حجاب» بازداشت شدهاند. آنان تنها زمانی آزاد شدند که بستگان مردشان «ضمانت کتبی» امضا کردند. در هرات نیز بین 15 تا 19 سپتامبر، مأموران امر به معروف طالبان در منطقهی جبرئیل ایستهای بازرسی ایجاد کردند تا حجاب زنان را بررسی کنند. یک هفته بعد، گروهی از زنان را بهدلیل نپوشیدن چادر بازداشت کردند و تنها پس از آوردن چادر از سوی بستگانشان آزاد شدند. در کنار تحمیل حجاب اجباری، الزام محرم نیز به مانعی جدی در برابر دسترسی زنان به خدمات اجتماعی و رفتوآمد آزادانه تبدیل شده است. یوناما گزارش داده است که نیروهای طالبان در ولایات فراه، ارزگان و کندهار مانع خرید زنان بدون محرم در بازار شدهاند. در یکی از موارد، در ولایت کندهار یک راننده و کارمند شرکت مسافرتی از فروش بلیت ملیبس به دو زن بدون محرم خودداری کرده و گفتهاند که از سوی مأموران امر به معروف دستور گرفتند که به زنان بدون محرم خدمات ترانسپورتی ارائه نکنند. گفتنی است که از زمان بازگشت طالبان به قدرت در سال 2021، حجاب اجباری و الزام محرم به ابزارهای کلیدی برای کنترل زنان و دختران در افغانستان تبدیل شده است. سیاست الزام همراه مرد، که بر پایه تفسیر سختگیرانهی طالبان از شریعت است، زنان مجرد، بیوه یا بدون سرپرست را عملاً از تردد و حضور در زندگی عمومی محروم کرده است.
- یوناما از تشدید سرکوب زنان و دختران در افغانستان خبر داد
Wakil Kohsar/AFP هیأت معاونت سازمان ملل متحد در افغانستان (یوناما) در تازهترین گزارش سهماههی خود درباره وضعیت حقوق بشر در افغانستان، از تشدید محدودیتها علیه زنان از سوی طالبان خبر داده است. براساس این گزارش که روز سهشنبه (28 اکتبر) منتشر شد، نیروهای طالبان از 7 سپتامبر 2025 در دروازههای دفاتر سازمان ملل در کابل و دیگر ولایات مستقر شدند تا از ورود زنان جلوگیری کنند. بهگفتهی یوناما، پس از این اقدام، کارمندان زن سازمان ملل مجبور شدهاند از خانه کار کنند. این نهاد تأکید کرده است که این اقدام، دستور طالبان در 5 اپریل 2023 مبنی بر ممنوعیت کار زنان افغان در دفاتر سازمان ملل را به اجرا درآورد. در این گزارش همچنین یوناما به افزایش محدودیتهای آموزشی برای دختران و زنان اشاره کرده و گفته است که طالبان در ماههای اخیر حتی مدارس دینی را که تنها مکان باقیمانده برای آموزش دختران بود مسدود کردهاند. بهگفتهی این نهاد، در ماه آگست نیروهای وزارت امر به معروف طالبان در کابل سه مدرسه دینی دخترانه را بهدلیل تدریس «آموزههای مدرن سکولار» مانند ریاضیات، فزیک و کیمیا مسدود کردند. در ولایتهای بدخشان و پکتیکا نیز طالبان دستور دادهاند که دختران بالاتر از 10 یا 13 سال اجازه حضور در مدارس دینی را ندارند.
- نیلا ابراهیمی در فهرست 17 رهبر جوان سال 2025 سازمان ملل قرار گرفت
Image :AFP سازمان ملل متحد اعلام کرده است که نیلا ابراهیمی، دختر نوجوان افغان و از مدافعان حق آموزش دختران، در میان 17 رهبر جوان سال 2025 این سازمان برای اهداف توسعه پایدار قرار گرفته است. براساس اعلامیه بخش جوانان سازمان ملل، این 17 چهره از میان 33 هزار درخواست از 150 کشور جهان انتخاب شدهاند. این رهبران بین 16 تا 33 سال سن دارند و شامل بنیانگذاران نهادها، صلحسازان، بسیجکنندگان اجتماعی، کارآفرینان و آفرینندگان خلاق هستند که در زمینههای کلیدی چون برابری جنسیتی، تغییرات اقلیمی، حقوق بشر و صلح جهانی فعالیت دارند. فیلیپه پالیه، معاون دبیرکل سازمان ملل در امور جوانان، گفته است: «رهبران جوان سال 2025، نمادی از شجاعت، خلاقیت و تعهد جوانانی هستند که در سراسر جهان تغییر واقعی میآفرینند. آنان نهتنها به چالشهای جهانی امروز پاسخ میدهند، بلکه آینده را نیز فعالانه شکل میدهند.» نیلا ابراهیمی، که اکنون در کانادا زندگی میکند، از چهرههای برجسته در زمینه آموزش دختران افغان است. او ریاست نهاد «داستان او» (Her Story Organization) را بر عهده دارد و سال گذشته نیز جایزه بینالمللی صلح کودکان را از سوی مؤسسه «حقوق کودکان» دریافت کرده بود.
- طالبان دروازه کتابخانهها را بهروی دختران بستند
Image :EFE/EPA/Samiullah Popal دختران: «در گذشته طالبها میگفتند آمریکا دشمن ما است، اما حالا زنان و دختران را دشمن خود میدانند.» با گذشت بیش از چهار سال از بازگشت طالبان به قدرت، دختران در ولایتهای مختلف افغانستان نهتنها از حق تحصیل محروم ماندهاند، بلکه اکنون از ورود به کتابخانهها نیز منع شدهاند؛ جایی که تا دیروز تنها پناه آرامش و امیدشان بود. دختران در گفتوگو با زننیوز میگویند طالبان درهای کتابخانههای عمومی را به روی آنان بسته و این فضاها را صرفاً به مردان اختصاص دادهاند. آنان تأکید میکنند که این تصمیم تازه طالبان، آخرین رشتهی پیوند آنان با دانش و مطالعه را نیز بریده است. سلیمه، باشنده ولایت غور، با صدایی بغضآلود میگوید: «در گذشته طالبها میگفتند آمریکا دشمنشان است، اما حالا زنان و دختران را دشمن خود میدانند. اگر نه، چرا ما را زندانی کردهاند؟ در گذشته با مردها یکجا به کتابخانه میرفتیم و کتاب میخواندیم، اما حالا حتی از دروازه کتابخانه هم نمیتوانیم عبور کنیم.» فهیمه یوسفی، دختر جوانی از کابل، از فشار روانی ناشی از این ممنوعیت سخن میگوید: «ما حتی نمیتوانیم کتاب بخوانیم. طالبان کتابخانهها را هم از ما گرفتهاند. هیچ راهی برای آرام کردن ذهن و روان ما نمانده. نزدیک است دیوانه شویم.» در شمال کشور نیز وضعیت تفاوتی ندارد. مریما، باشنده ولایت بلخ، با ناراحتی میگوید: «طالبان تنها به مردها اجازه میدهند در کتابخانههای عمومی مطالعه کنند. ما را از کوچکترین حق انسانی، یعنی خواندن و دانستن، محروم ساختهاند.» در شرایطی که دختران افغانستان از آموزش، کار و حضور اجتماعی بازماندهاند، بستن دروازههای کتابخانهها بر روی آنان، آخرین نشانه از جنگ طالبان علیه آگاهی و روشنایی است. تحلیلگران میگویند طالبان با چنین تصمیمهایی نهتنها حقوق زنان را نقض میکنند، بلکه آیندهی فرهنگی و فکری یک نسل کامل را به تاریکی میکشانند. عاقله کمالی، دختری از کابل، در پایان گفتوگو با چشمانی پر اشک میگوید: «اگر کتاب خواندن جرم است، پس ما همه مجرمیم؛ چون هنوز در دلمان رؤیای دانستن زنده است.»
- زنان ملل متحد: افغانستان زیر حاکمیت طالبان شاهد «حملهای عمدی و بیسابقه» بر حقوق زنان است
Photo: AFP/Getty Images زنان ملل متحد (UN Women) در تازهترین گزارش خود میگوید که افغانستان تحت حاکمیت طالبان شاهد «حملهای عمدی و بیسابقه» بر حقوق، آزادی و کرامت زنان و دختران است. در گزارش «شاخص جنسیتی افغانستان 2024» که روز یکشنبه (4 عقرب) منتشر شد، آمده است که حدود هشت زن از هر ده زن جوان افغان از آموزش، اشتغال و مهارتآموزی محروماند؛ آماری که تقریباً چهار برابر نرخ مردان است. بهگفته این نهاد، افغانستان پس از بازگشت طالبان به قدرت، اکنون دومین شکاف جنسیتی گسترده جهان را دارد و 76 درصد تفاوت میان زنان و مردان در عرصههای آموزش، سلامت، تصمیمگیری و مشارکت مالی مشاهده میشود. زنان سازمان ملل هشدار داده است که زنان افغان از تقریباً هر عرصهای از زندگی بیرون رانده شدهاند و این وضعیت، کشور را از معیارهای جهانی توسعه انسانی بهصورت چشمگیری عقب رانده است. در این گزارش آمده است که توسعه افغانستان «بهسوی سقوط ادامه خواهد یافت، مگر آنکه تمام مردم، بهویژه زنان، برای رشد و مشارکت توانمند شوند.» گزارش «شاخص جنسیتی افغانستان 2024» که با حمایت مالی اتحادیه اروپا تهیه شده، وضعیت زنان را در پنج بُعد اصلی مورد سنجش قرار داده است: زندگی و سلامت، آموزش و مهارتسازی، کار و شمول مالی، مشارکت در تصمیمگیری و رهایی از خشونت. این یافتهها بار دیگر تصویری تاریک از وضعیت زنان در افغانستان ترسیم میکند؛ جایی که پس از چهار سال حاکمیت طالبان، میلیونها زن و دختر از آموزش، کار و زندگی آزادانه محروم ماندهاند و چشمانداز توانمندسازی آنان بیش از هر زمان دیگری محدود شده است.
- رؤیاهای ناتمام؛ کانکور بدون دختران در افغانستان
بخش آخر | دخترانی که هنوز امید را ترک نکردهاند Photo: UNICEF نویسنده: روئینا بخشی دختران با مطالعه به همدیگر کمک میکردند و بیشترشان شغل خیاطی را آغاز کردند تا روزنهای از امید برای خود بسازند. ریحان شمعهای کیک هژدهسالگیاش را فوت کرد و در دل، آرزوی بازگشایی مکتبها و رسیدن به آرمانهایش را نمود. پدر به چشمان پرامید ریحان نگریست و حرف دل او را شنید. ـ عزیزِ پدر، در خانه مطالعه کن. ناامید نباش، به آیندهات خوشبین باش دخترم، تو دختر شجاعِ پدرت هستی. ریحان لبخندی زد، دقایقی را در کنار خانواده سپری کرد و باهم کیک میل کردند. هرچند دوباره ایستادن در اوج تاریکی برای ریحان نهایت اضطرابآور بود، اما کتابهایش بار دیگر پناهگاه او شدند. او تصمیم گرفت به حرفهای مردم اعتنا نکند، چون مردم همواره بر اساس ذهن و دیدگاه خود قضاوت میکنند. مهم، حرفِ دلِ خودِ ماست. پدرش با محبت گفت: ـ دخترِ مقبولم، تشویش نکن! باید قوی باشی. تو مکتب را تمام خواهی کرد، فقط تلاش کن و به خداوندی اعتماد داشته باش که بسیار مهربان است. ریحان با لبخند پاسخ داد: ـ بلی پدرجان، درست میگویید. دوباره کوشش میکنم ایستاده شوم. دخترِ شما پدری مبارز چون شما دارد و من با داشتنتان هیچ تشویشی ندارم. پدر پرسید: ـ دخترم، وعده میدهی؟ ریحان با لبخند پاسخ داد: ـ بلی، وعده میکنم… شکر که برایم هستی، پدرجان. ریحان میخواست بهحیث یک ژورنالیست در دانشگاه کابل پذیرفته شود، اما متأسفانه این رؤیا تا هنوز ناتمام مانده است. ناگهان با اشتیاق، دروازههای الماری را باز کرد، کتابچهها و قلمهای سیاه و آبیاش را برداشت و آغاز به نوشتن خاطرات خود نمود. در میان واژهها و یادداشتهایش، گویی به پرواز درمیآمد. هدیه بعدازظهرها به خانهٔ ریحان میآمد و هر دو با اشتیاق درسهای مکتب را مرور میکردند: ریاضی، بیولوژی، تاریخ، جغرافیه و مضامینی که برای آمادگی امتحان کانکور لازم بود. روز بعد، هدیه روی چوکیِ عقبِ میز قهوهایرنگِ اتاق ریحان نشسته بود و به برگهای سبز درختانِ کنارِ پنجره خیره بود. هوا گرم بود؛ پنجرهٔ اتاق را باز کرد تا هوای تازه را به ریههایش جا دهد. ـ ریحان، چی فکر میکنی؟ آیا امتحان کانکور را سپری خواهیم کرد و طالبان اجازه رفتن به دانشگاه را برای ما میدهند؟ من اصلاً به امارت اسلامی و طالبان باور ندارم که برای دختران اجازه آموزش بدهند. لحظهای در سکوت فرو رفت و ناگاه بغضش ترکید و به گریه افتاد. ریحان با سرعت از جایش برخاست، هدیه را در آغوش کشید، موهای سیاه و خوشبویش را بوسید، اشکهایش را پاک کرد و گفت: ـ عزیزم، باید به خداوند باور داشته باشیم و برای اهداف خود تلاش کنیم. ما این امتحان را سپری میکنیم و در نهایت موفق به دانشگاه میشویم. فقط باید قوی باشیم و امید خود را از دست ندهیم. ریحان لحظهای هدیه را نوازش کرد و همانطور که در آغوشش داشت، امیدوار بود که کلامش روزی به واقعیت مبدل شود. دختران در این شرایط دشوار در کنار هم ایستادند، مقاومت کردند و دست از تلاش برنداشتند تا امیدی برای همنسلان خود باشند و شجاعانه مسیر خویش را ادامه دهند. (تا برای این آزمون آمادگی لازم را داشته باشند.) دقایقی به تماشای اخبار تلویزیون طلوعنیوز نشسته بود که اعلام را شنید: «شاگردان اناث صنف دوازدهم میتوانند امتحان صنفهایشان را سپری کنند و آمادگی لازم را داشته باشند.» این، بهترین لحظه و خبری بود که ریحان در این روزها شنیده بود. با هیجان تمام، فوراً با هدیه تماس گرفت. ـ آیا شنیدی؟ میتوانیم امتحان صنف دوازدهم را بدهیم و شاید بعداً امتحان کانکور را هم! یک خبر مثبت است، نظرت چیست؟ هدیه هم خیلی خوشحال بود. ـ تشکر جانم، بخاطر بهترین خبرت! هههه ببین، برای هدیهات امروز واقعاً هدیه دادی. بهزودی باید ببینیم که یک عالم کار و آمادگی در پیش داریم! هر دو خرسند بودند و تلاش میورزیدند تا امتحان را بهخوبی سپری کنند. بعد از مدتها، ریحان لبخند بر لب داشت. وقتی والدینش به او نگاه میکردند، میدیدند که میخندد و امید در چشمانش برق میزند. با رفتار و کردار نیک، دوباره روابط خود را با فامیل و اقارب از سر گرفت. وقتی دوباره قلب به تپیدن میافتد و خون در رگها جاری میشود، شور و انگیزه به جسم بازمیگردد. این خبر، نوری از امید برای امتحان کانکور بود. در سال 1402، در یک روز نیمهآفتابی، تمام دختران صنف دوازدهم به مکتب رفتند تا امتحانشان را سپری کنند. دختران مکاتب لباس سیاه (حجاب) پوشیده بودند و چهرههای زیبایشان را با ماسک سیاه پنهان کرده بودند. وقتی صنفیهایشان را پس از مدتها دوباره دیدند، همدیگر را در آغوش گرفتند، بوسیدند، لبخند زدند و اشک ریختند. چقدر انتظار سختی است و لحظه شماری به دیدار عزیزان، دل را میتکاند. امتحان مانند کانکور شامل تمامی مضامین صنف دوازدهم در چندین ورق اخذ شد. ریحان و هدیه در یک چوکی با هم نشستند و سرگرم حلِ سوالات شدند. بالاخره تمام شد و دوباره خوشحال و مسرور به خانه برگشتند. آنها در مورد روزِ امتحان با خانواده صحبت کردند و خاطرات آن روز را یکییکی تعریف میکردند. نزدیک امتحان بود. ریحان سخت درس میخواند تا موفق شده و در رشتهٔ دلخواه خود کامیاب شود؛ مسلکی که اقارب او و دولت برای دختران نمیپسندیدند، اما ریحان به آن علاقهمند بود و برای رسیدن به آن تلاش فراوان میکرد. او میدانست که ژورنالیست بودن تحت حاکمیت طالبان بسیار دشوار است، اما باور داشت روزی آزاد خواهد شد و این مسلک را ادامه داده، مایهٔ افتخار و خدمت برای مردم میگردد و از طریق چینلهای تلویزیون معلومات و اخبار را با مردم شریک میسازد. هدیه رشتهٔ اقتصاد را دوست داشت و بسیار مشتاق بود در این بخش کار کند. دو مسلک متفاوت، همراه با مشکلات گوناگون در شرایط کنونی دختران کشور! در نخست باید امتحان ولایات برگزار میشد. دختران همانند پسران مراحل ثبتنام کانکور را با خوشی انجام دادند. این، بهترین احساس برای آینده و آرزوهای آنان بود. اما ناگهان همهچیز رنگ عوض کرد. دولت اعلام کرد که دختران نمیتوانند این امتحان را سپری کنند. شنیدن این خبر، مانند یک ضربهٔ ناگهانی بود. بیان احساس ریحان دشوارتر از توصیف بود؛ هرگز تصور نمیکرد چنین شود. قلبش جرقه برداشت، باورش را از دست داد، بارها گریه کرد و سیل مروارید اشکها دامنش را تر میکرد. همهچیز مانند کهکشان تاریکی بود که ریحان در آن غرق میشد. دیگر دوست نداشت پرندههای پشت پنجرهٔ اتاقش را تماشا کند؛ جیکجیک آنها آرامبخش ذهنش نبود، پریدن از شاخهای به شاخهٔ دیگر و آشیانه ساختنشان دیگر برایش جذاب نبود. قلبِ قوی و ظاهرِ مهربان در چشمانش هویدا بود، مگر حالا دختری بود پرپرشده در هوا. دستِ همه از یاریرساندن به او کوتاه بود، زیرا تصمیم دولت دربارهٔ کانکور سال 1402 گرفته شده بود. پسران در کشور، بدون دختران، این آزمون را سپری کردند و رهسپار دانشگاهها شدند. روزی دردناک برای دختران بود. قلبِ ریحان زخمیتر از گذشته شد و تجربهای تلخ را از سر گذراند که افکارش را ویران کرده بود. ـ عزیز دلم، خودت را نابود میکنی… از این بیشتر نمیتوانم تحمل کنم که تو درد بکشی. ـ مادرجان، همهچیز با خودش مرا تمام میکند. ـ دخترم، تنها تو نیستی… ببین، همسنوسالانت هم هستند. تو باید الگوی امید برایشان باشی، نه اینکه خودت را ببازی. موهایش آشفته بر شانههایش افتاده بود، ابروانش در هم کشیده، و سرش را بر زانوهای همدم خود گذاشت و به خواب رفت. تقریباً یک ماه بعد، نتایج آزمون پسران در رسانههای اجتماعی نشر شد؛ لحظهای خفهکننده برای دختران محسوب میشد. ریحان با اندوه گفت: ـ اگر من هم این امتحان را سپری میکردم، حالا شاید نتیجهام را بهدست آورده بودم و مطمئن هستم که کامیاب میشدم. با شوخیهای رحمت، حالش کمی بهتر میشد. هدیه دایماً به دیدنش میآمد، با هم به کتابخانه میرفتند و بوی خوش کتابهای نوچاپشده را عمیق استشمام میکردند. ـ در دلِ ناامیدیها و زیر سایهٔ سیاه، باید دنبال ستارهٔ درخشان بود. ـ اگر ندرخشید، چی؟ ـ نه، باور داشته باش، آنکه چیزی را بر دل میافگند، حتماً رسیدن به آن را هم چاره میکند. ـ ریحان، بیا ببین چی کتابی است! از نویسندهٔ تُرک، هاکان منگوچ، چه جملهای نوشته است! «هفت اصل زندگی: افکار مثبت، عشق، ایمانِ بیقید و شرط، بخشش، کمک و یاری به دیگران، شکرگزاری و دعا از صمیمِ قلب.» ـ بلی، خیلی زیبا و دقیق… بشنو! «دنیا یک درختِ آرزو است و به همین خاطر باید به آرزوها و افکارتان اهمیت بدهید.» ـ ریحان، پس از این رُمانها را بیشتر بخوانیم. ـ خیلی خوب است، کتابِ دوستِ بیمرامی است. میخواهم از احساسات، تجارب، خاطرات، آرزوهای ناتمام، اهداف و لحظههایی که سپری کردهام بنویسم. ـ حالا شدی ریحانِ قوی و شجاعِ من! مولانای جان چه زیبا گفته است: کوی نومیدی مرو، اُمیدهاست سوی تاریکی مرو، خورشیدهاست هر دو باهم دو کتاب گرفتند و قدمزنان راهی خانه شدند. ریحان به خداوند باور داشت که حتماً قلبش را مرهم میکند و به او قوت میبخشد؛ روزی برای خانواده و مردمش خدمت خواهد کرد و همیشه دختری مهربان باقی میماند. اکنون ریحان در آیندهای نامعلوم، همراه با سرنوشت و رؤیاهای معلق در فضا، بهسر میبرد. بلی! این داستان، بازتابی از زندگی دخترانی مانند ریحان است؛ دخترانی که در افغانستان زندگی میکنند و اکنون روح و روانی آشفته دارند، اما در ظاهرِ خندانِ خود، اندوه را پنهان کرده و با شجاعت به زندگی ادامه میدهند.
- موسیقی؛ حرامِ طالبان که با پول حلال میشود
Image: Elise Blanchard for The Washington Post شهروندان: طالبان در بدل پول برای ما مجوز شرعی پخش موسیقی در عروسی را میدهند در حالیکه طالبان موسیقی را «حرام» اعلام کردهاند، شهروندان در ولایتهای مختلف کشور میگویند اعضای این گروه با دریافت رشوه، برای پخش موسیقی در محافل، «مجوز شرعی» صادر میکنند. نورالله، باشندۀ ولایت نیمروز، که بهتازگی مراسم عروسیاش را برگزار کرده، به زننیوز میگوید مأموران ادارهٔ امر به معروف و نهی از منکر طالبان از او مبلغ 45 هزار افغانی گرفتهاند تا اجازه دهند در مراسمش موسیقی پخش شود. او میگوید: «طالبان برایم گفتند اگر موسیقی در محفل باشد، هم نان حرام میشود و هم عروسی. اما گفتند یک راه دارد؛ اگر پول بدهی، مجوز میگیری و موسیقیات حلال میشود.» این روایت تنها به نیمروز محدود نیست. در ولایت غور نیز وحید، یکی از شهروندان، میگوید طالبان برای چهار ساعت موسیقی در مراسمش 25 هزار افغانی از او مطالبه کردهاند. وحید به زننیوز میگوید: «اول گفتند موسیقی حرام است و نباید پخش کنم. تهدید کردند، اما بعد با لبخند گفتند اگر 25 هزار بدهی، حلال میشود. وقتی پول دادم، گفتند حالا آزاد هستی.» در همین حال، عالمان دینی و شهروندان کشور میگویند طالبان با استفاده از دین، فشار و تهدید را به منبع درآمد شخصی تبدیل کردهاند. یکی از علمای مستقل در کابل، بدون ذکر نام، در گفتوگو با زننیوز میگوید: «طالبان از دین برای منفعت خود استفاده میکنند. وقتی حلال و حرام به پول گره میخورد، دیگر این دین نیست، تجارت است.» این در حالی است که طالبان از زمان بازگشت به قدرت، اجرای موسیقی را در محافل، رستورانتها و رسانهها ممنوع اعلام کرده و دهها تن را بهدلیل پخش موسیقی بازداشت یا لتوکوب کردهاند. با این حال، شکایتهای گسترده از ولایتهای مختلف نشان میدهد که «حرام طالبان» با پول «حلال» میشود؛ پدیدهای که مردم آن را «تجارت شرع» مینامند.









