زنی که در دل تاریکی، چراغ امید برافروخت
- Zan News
- Aug 21
- 3 min read

نویسنده: فخریه سمندری – استاد دانشگاه
در دنیایی که درهای آموزش یکییکی به روی دختران بسته میشود، در سرزمینی که زن بودن گاهی مترادف با سکوت و انزوا معنا مییابد، من، فخریه سمندری، ایستادهام تا روایت کنم داستان زنی را که از دل رنجها، رسالت آفرید؛ زنی که در دل تاریکی، چراغی از امید برای نسلهای آینده روشن کرد.
زادهٔ افغانستانم، در خانوادهای که سنتگرایی و فشارهای اجتماعی بر تصمیمگیریهای زندگی سایه افکنده بود. تحصیلات ابتداییام را در مهاجرت و شرایط دشوار در پاکستان آغاز کردم. با بازگشت به کابل، با هزار آرزو و امید وارد لیسه نسوان سید نورمحمد شاه مینه شدم. در حالی که بسیاری از همسنوسالانم به ازدواج زودهنگام مجبور شدند، من نیز از این سرنوشت گریزی نیافتم. در سن کم ازدواج کردم؛ ازدواجی که نه به انتخاب، بلکه به اجبار و خواست خانواده بود.
در طول چهارده سال زندگی مشترک، بارها زیر سایه سنگین خشونت، بیمهری و بیاحترامی قرار گرفتم. اما یک چیز را هرگز از دست ندادم: امید. در دل آن همه رنج، مادری بودم که برای پنج فرزندم، بهویژه دخترانم، آیندهای روشنتر میخواستم. با هزاران سختی، تحصیلاتم را تا سطح لیسانس در رشته حقوق و علوم سیاسی و سپس تعلیم و تربیه ادامه دادم و همزمان در مکاتب خصوصی به تدریس پرداختم.
اما فقط معلم نبودم؛ من یک رویا داشتم.
تأسیس مکتب آنلاین گوهرشاد بیگم
در سالهایی که گروههای افراطی مکاتب دخترانه را بستند و بسیاری از دختران پشت درهای بسته ماندند، سکوت برایم دردناکتر از مرگ بود. نمیتوانستم تماشا کنم که دخترانی که باید در صنفهای درس باشند، به خانهنشینی مجبور شوند. این شد که با امکانات محدود، اما با ارادهای پولادین، مکتب آنلاین گوهرشاد بیگم را تأسیس کردم.
در این مکتب، صدها دختر از نقاط مختلف افغانستان، با وجود چالشهای اینترنت، برق و نبود حمایت مالی، به صورت رایگان درس میخوانند. همه چیز داوطلبانه است، بیهیچ تمویلکنندهای، اما با دلی سرشار از ایمان.
قلم و آموزش؛ دو سنگر مقاومت
قلم بهدست گرفتم تا صدای دختران خاموش وطن باشم. کتاب «تحصیل دختران از دیدگاه اسلام» را نوشتم تا با زبان دین، پاسخ آنانی را بدهم که تعلیم زنان را حرام میپندارند. مقالهام با عنوان «سبکهای فمینیسم و چالشهای آن در جامعه اسلامی» تلاشی دیگر برای گفتوگوی فکری و رفع سوءتفاهمها بود.
در کنار مدیریت مکتب آنلاین، همچنان به تدریس در مکاتب خصوصی ادامه دادم و با دانشگاه آنلاین زن، دانشگاه افغانستان روشن، آکادمی انار، آکادمی هاروارد، سازمان نسل جوان افغانستان و جنبش صدای زنان افغانستان همکاری کردم. با وجود مسئولیتهای سنگین مادری، تدریس و مدیریت؛ هر شب تا نیمهشب به طراحی برنامههای درسی، رسیدگی به شاگردان و راهاندازی برنامههای آگاهیدهی میپردازم.
چالشها و بیمهریها
چالشها بسیار اند: نامهربانی، محرومیت، نبود پشتیبانی و فشارهای روانی. اما ایمان دارم که در دل همین سختیهاست که انسان ساخته میشود. در تمام این مسیر، از خانوادهام جز بیمهری و بدگمانی چیزی ندیدم. هرگاه کمکی میخواستم، والدینم میگفتند: «تو از ما خلاص شدی، به فرمان شوهرت باش.» اما من فرمان دل و اندیشهام را پی گرفتم.
دشمنان بسیاری در راه من قد علم کردند، کسانی که نمیخواستند زنی از دل تاریکی بیرون آید و نور امیدی بتاباند. اما من تسلیم نشدم.
امیدی برای دختران این سرزمین
در دل شبهای تاریک و روزهای بیامید، دخترانم و دختران این سرزمین را چراغ راه خود قرار دادم. باور دارم که تعلیم و تربیت، کلید رهایی و شکستن زنجیرهای جهل است. هر قدمی که برای آموزش دختران برداشتم، نه تنها زندگی آنان را تغییر داد بلکه نویدی بود برای جامعهای که روزی به عدالت و آزادی خواهد رسید.
امروز، مکتب آنلاین گوهرشاد بیگم بیش از یک مؤسسه آموزشی است؛ یک حرکت، یک مقاومت و یک صدای بلند برای حقوق زنان و دختران افغانستان. این مکتب، نماد ایستادگی زنان افغان در برابر ظلم و تاریکی است.
به هر زنی که در راه تغییر و آزادی ایستاده است، میگویم:
تو تنها نیستی. هرگاه احساس کردی توان نداری، یاد کن از آن زنی که در دل تاریکی، چراغ امید برافروخت و این مسیر را تا امروز ادامه داد.
من، فخریه سمندری، با تمام دردها و شکستها، اما با قلبی پر از امید و اراده، به آیندهای روشن برای زنان افغانستان ایمان دارم و برای آن میتازم.